مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:21614 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:11

راه هاي تزكيه نفس و خودسازي چيست؟
اقدام شما براي تهذيب و خودسازي امري شايسته و قابل تحسين است. طبيعي است كه انسان هر چه بيشتر در اين راستا گام بردارد، نتيجه بيشتري خواهد گرفت. البته ممكن است در بين راه موانع و مشكلاتي پيش بيايد ولي اين موانع نبايد سدّ راه انسان گردد و او را دچار يأس و نا اميدي كند. توصيه ما اين است كه مجدداً تلاش بكنيد و به خودسازي رو بياوريد و مطمئن باشيد كه نتايج مثبت و شيريني خواهيد گرفت. اصولاً خود اين تلقين، صحيح و شايسته نيست كه «ديگر آن لطافت گذشته در من نيست و ديگر نمي توانم از دعا و عبادت لذت ببرم و...». از اين گونه تلقين ها برحذر باشيد و به جاي آن، از القائات مثبت استفاده كنيد؛ نظير اين كه: «من از لطافت قلب برخوردارم، خداوند به من لطف ويژه اي دارد، دعا و عبادت هم چنان براي من لذت بخش است و...». پس با نشاط و جديّت به خودسازي خود ادامه دهيد. داشتن «عزم و اراده»، «هدفداري» و «برنامه ريزي» در پيشرفت شما مؤثر است. از نشست و برخاست با افراد لاابالي و سست عقيده اجتناب كنيد. رعايت موارد ذيل نيز در امر خودسازي تأثير مثبتي خواهد داشت: الف) محاسبه نفس، ارزيابي خويشتن و رفتار غلط خود را مورد توبيخ و ملامت قرار دادن، ب ) تلاوت و تدبّر در قرآن و مقايسه رفتار خويش نسبت به فرمان هاي الهي، ج ) مطالعه كتاب هاي اخلاقي و عرفاني، د ) گرايش به عبادت و نيايش ها، ه ) مجالست با رفقاي شايسته و مفيد، و ) درك محضر اساتيد خود ساخته و مهذّب، ز ) خلوت و تفكر با خويشتن. در پايان توجه شما را به توصيه هايي از حكيم و عارف الهي ميرزا جواد ملكي تبريزي، جلب مي كنيم. چون نفس انساني تا از عالم مثال خود نگذشته به عالم عقلي نخواهد رسيد، و تا به عالم عقلي نرسيده حقيقت معرفت حاصل نبوده و به مطلوب نخواهد رسيد، لذا به جهت اتمام اين مقصود مرحوم مغفور جزاه اللَّه عنا خير جزاء المعلمين مي فرمود كه: بايد انسان يك مقدار زياده بر معمول تقليل غذا و استراحت بكند تا جنبه حيوانيت كمتر، و روحانيت قوت بگيرد، و ميزان آن را هم چنين فرمود: كه انسان اولاً روز و شب زياده از دو مرتبه غذا نخورد حتي تنقل ما بين الغذائين نكند. ثانياً هر وقت غذا مي خورد بايد مثلاً يك ساعت بعد از گرسنگي بخورد، و آن قدر بخورد كه تمام سير نشود، اين در كَمِّ غذا. و اما كيفش؛ بايد غير از آداب معروفه، گوشت زياد نخورد، به اين معني كه شب و روز هر دو نخورد، و در هر هفته دو سه دفعه هر دو را يعني هم روز و هم شب را ترك كند، و يكي هم اگر بتواند للتكيف نخورد، ولا محاله آجيل خور نباشد و اگر احياناً وقتي نفسش زياد مطالبه آجيل كرد استخاره كند. و اگر بتواند روزه هاي سه روز هر ماه را ترك نكند. و اما تقليل خواب مي فرمودند شبانه روز شش ساعت بخوابد. و البته در حفظ لسان و مجانبت اهل غفلت اهتمام زياد نمايد. اينها در تقليل حيوانيت كفايت مي كند. و اما تقويت روحانيت: اولاً دائماً بايد همّ و حزن قلبي به جهت عدم وصول به مطلوب داشته باشد. ثانياً تا مي تواند ذكر و فكر را ترك نكند كه اين دو جناح سير آسمان معرفت است. در ذكر عمده سفارش؛ اذكار صبح و شام اهم آنها (كه در اخبار وارد شده) و اهم تعقيبات صلوات و عمده تر ذكر وقت خواب كه در اخبار مأثور است، لا سيما متطهراً در حال ذكر به خواب رود. و شب خيزي مي فرمودند زمستانها سه ساعت، تابستانها يك ساعت و نيم. و مي فرمودند كه در سجده ذكر يونسيه يعني در مداومت آن كه شبانه روزي ترك نشود، هر چه زيادتر توانست اثرش زيادتر، اقل اقل آن چهارصد مرتبه است خيلي اثرها ديده ام. بنده خود هم تجربه كرده ام چند نفر هم مدعي تجربه اند. يكي هم قرآن كه خوانده مي شود به قصد هديه حضرت ختمي مرتب صلوات اللَّه عليه و آله خوانده شود. و اما فكر براي مبتدي مي فرمودند: در مرگ فكر بكن تا آن وقتي كه از حالش مي فهميدند كه از مداومت اين مراتب گيج شده في الجمله استعدادي پيدا كرده آن وقت به عالم خيالش ملتفت مي كردند يا آنكه خود ملتفت مي شد چند روزي همه روز و شب فكر در اين مي كند كه بفهمد كه هر چه خيال مي كند و ميبيند خودش است و از خودش خارج نيست. اگر اين را ملكه مي كرد خودش را در عالم مثال مي ديد يعني حقيقت عالم مثالش را مي فهميد و اين معني را ملكه مي كرد. آنوقت مي فرمودند كه بايد فكر را تغيير داد و همه صورتها و موهومات را محو كرد و فكر در عدم كرد. و اگر انسان اين را ملكه نمايد لابد تجلي سلطان معرفت خواهد شد. يعني تجلي حقيقت خود را به نورانيت و بي صورت و حد با كمال بهاء فائز آيد، و اگر در حال جذبه ببيند بهتر است، بعد از آنكه راه ترقيات عوالم عاليه را پيدا كرد هر قدر سير بكند اثرش را حاضر خواهد يافت. و به جهت ترتيب اين عوالم كه بايد انسان از اين عوالم طبيعت اول ترقي به عالم مثال نمايد، بعد به عالم ارواح و انوار حقيقيه، البته براهين علميه را خودتان احضر هستيد. عجب است كه تصريحي به اين مراتب در سجده دعاي شب نيمه شعبان كه اوان وصول مراسله است شده است كه مي فرمايد: {Hسجد لك سوادي و خيالي و بياضي H}. اصل معرفت آن وقت است كه هر سه فاني بشود كه حقيقت سجده عبارت از فناء است كه {Hعندالفناء عن النفس بمراتبها يحصل البقاء باللَّه رزقنا اللَّه و جميع اخواننا بمحمد و آله الطاهرين H}. باري بنده في الجمله از عوالم دعاگوئي اخوان الحمد للَّه بي بهره نيستم و دعاي وجود شريف و جمعي از اخوان را براي خود ورد شبانه قرار داده ام... حد تكميل فكر عالم مثال كه بعد از آن وقت محو صورت است آن است كه يا بايد خود به خود ملتفت شده عياناً حقيقت مطلب را ببيند، يا آن قدر فكر بكند كه از علميت گذشته عيان بشود، آن وقت محو موهومات كرده در عدم فكر بكند تا اين كه از طرف حقيقت خودش تجلي بكند. (قطعه اي از نامه مرحوم حاج ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي به مرحوم حاج محمد حسين كمپاني).

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.